تمامی ملت ایران و آگاهان جهان در مورد خیانت های خمینی شارلاتان به وعده های خود در پاریس مبنی بر خواست های ملت ایران برای آزادی و استقلال و رفاه ملی، اطلاع دارند. وعده های شیادانه ای که برخلاف ماهیت ماقبل قرون وسطائی آن هیولایی بود که با سیاست گروگانگیری وصدور وحشیگری و جنگ و خونریزی و تروریزم برای تخیلات مالیخولیائی کشور گشایانه توسط شخص جنایتکارش و سرسپرده گان ضد ایرانی اش منجر به کشتار و معلول شدن صدها هزار تن منجمله دهها هزار کودک بیگناه ولی شستشوی مغزی شده فقط در ایران شد. بعلاوه سیاست های داخلی سرکوبگرانه و تمامیت خواه خمینی و شرکای جنایتکارش همراه با چماقداری، شکنجه وتجاوز وحشیگری و جنایات و کشتارضدبشری دهها هزار تن از ایرانیان آگاه و آزاده، عملا نشان دادند که تمامیت رژیم ارتجاعی در واقع برخاسته از افکار و احکام وحشیانه قبائل وحشی بیابانهای هزاران سال پیش است، احکامی همچون سنگسار و ازحدقه در آوردن چشم و قطع دست و پا وضدیت های وحشیانه با زنان و غیره که در واقع رسومی بودند که حتی به صدها سال قبل از شروع جنبش گروندگان به پیامبر مسلمانان برمیگشت.
دولتهای قدرتمند اروپائی و آمریکائی که کما بیش به ماهیت ارتجاعی و تروریستی خمینی و حاکمیت تروریستیش واقف بودند ولی بهرحال تا همین اواخر منافع خود را نه در مقابله بلکه در مماشات با این رژیم ضد ایرانی یافته و حتی با ابزارهای گوناگونی تشکل های مختلف آپوزیسییون برانداز و بویژه جدیترین مخالفان سازمانیافته همین رژیم را با موانع متعددی تحت محدودیت های گوناگونی قرارداده و حتی از کشتار ضد بشری آنها توسط رژیم وحامیانش در ایران و عراق و سایر کشورهای اروپائی و جهان نیز بصورت جدی جلوگیری نکرده و در مواردی به جانیان تروریست و قاتل شخصیت های برجسته ای چون دکتر کاطم رجوی، دکتر بختیار، دکتر قاسملو و فریدون فرخزاد و دیگران اجازه بازگشت به ایران را داده بودند.
نکته دیگری که تمامی ایرانیان آگاه و آزاده میدانند این واقعیت هست که در تمامی دوران بیش از 30 سال وحشیگری و فاشیزیم مذهبی، حتی یک انتخابات بواقع کاملا آزاد و دمکراتیک وجود نداشته و حتی در رفراندم اولیه نیز با پرسش "شاه یا خمینی" عملا راه یک انتخاب واقعا دمکراتیک را بر ملت ایران بستند. از آن به بعد نیز در تمامی به اصطلاح انتخابات فقط به حامیان همین رژیم و در چهارچوب همین احکام به اصطلاح قانونی اجازه انتخاب شدن داده شده است که در واقع با گذاشتن فیلترهای گوناگون، اسم واقعی انتخابات رژیم "انتصابات گزینشی" می باشد. بهرحال در آخرین گزینش، چعل میلیونها رای عملا برنده گان گزینش مزبور را با کودتائی روبرو کرد که به تظاهرات مسالمت آمیز میلیونها ایرانی با شعار "رای من کو" و سرکوب و تجاوز و کشتار هزاران تن از معترضین دلیر منتهی شد. شعارهای ملت جان بر لب رسیده بتدریج به "مرگ بر دیکتاتور، چه شاه باشه چه دکتر" و "مرگ بر خامنه ای" و "مرگ بر اصل ولایت فقیه" تبدیل گشت. بخشی از "جنبش سبز" وحامیان برنده گان واقعی پروسه انتصابات گزینشی - یعنی آقایان موسوی و کروبی- که در مقابل وحشیت ضد بشری رژِیم و در هراس از سرنگونی رژیم از تظاهرات مسالمت آمیزعملا ثابت کردند که بخاطر بخشی از نظام حاکم بودن (و چه بسا دست داشتن در جنایات بی حد و حصر رژیم و ترس از برملا شدن رازهای ناگفته) قادر به همراهی با ملت ایران نبوده و بخش دیگری که شناخته شده ترین آنها آقای واحدی است، کم کم به این درک واقعبینانه رسیدند که رژیم قابل اصلاح نیست.
جهان غرب و کلیت جامعه بین المللی متشکل در سازمان ملل نیز که بخاطر کوشش برای کسب بمب اتمی رژیم را بارها مورد محکومیت و تحریم های گوناگون و افزایش یابنده قرار داده بود، و دهها بار نیز بخاطر تروریزم، دشمنی با پروسه صلح خاورمیانه و چنایات ضدبشری و نقض حقوق بشرملت ایران، آنرا محکوم کرده بود، بتدریج در رابطه با نقض وحشیانه حقوق بشر نیز به تحریم برخی از جنایتکارترین سران رژیم مبادرت کرد. با اوج گرفتن بهار عرب که نتیجه تظاهرات مسالمت آمیز دوسال قبل ایرانیان و بویژه جوانان و مردان و زنان آگاه و شجاع ایرانی بود و بخصوص با رسیدن طوفان سرنگونی به لیبی و سوریه، پروسه انزوای بین المللی رژیم به نقطه ای رسیده که عملا نه تنها ملت ایران بلکه قدرتمندان چهان نیز به این نتیجه گیری رسیده اند که پایان دوران مماشات با خامنه ای شارلاتان و جنایتکار و پاسدار احمدی نژاد جانی و بطور کلی تمامیت رژیم پسمانده های جنایتکار خمینی اهریمنی فرارسیده است. بارزترین نمونه های اخیر آن موضع وزیر دفاع جدید آمریکا، لئون پنه تا، در مورد حتمیت سرنگونی رژیم و توصیه نخست وزیر سابق بریتانیا و نماینده جامعه بین المللی برای صلح خاورمیانه، تونی بلئر، به سرنگونی رژیم می باشد.
تنها راه عملی تغییرهر نظام نا مجبوبی بصورت مسالمت آمیز در هر کشوری یک انتخابات آزاد واقعی برای گزینش نظام آینده کشور تحت نظارت بین المللی سازمان ملل است. چنانچه رژیمی برای ممانعت از سرنگونی خویش و حتی برای حفظ جان افراد خود اهمیتی قائل باشد می بایستی به یک انتخابات آزاد تن دهد ولی حاکمیت رژیم آخوند-پاسدارهای جنایتکار و غارتگر از انتخابات آزاد مثل جن از بسم الله وحشت دارد و همانطوری که تا بحال نشان داده اند راهی برای انتخابات آزاد باقی نگذاشته اند زیرا بخوبی میدانند که انتخابات آزاد هیچ معنی جز دفن تاریخی رژیم در ذباله دانی جنایتکاران ضد بشر تاریخ ندارد. رژیمی که از فردای سرقت حق حاکمیت ملت بزرگ ایران، چیزی جز شیادی و بدبختی و جنایت و غارت نشان نداده، عملا راه هر گونه مبارزه مسالمت آمیز را بسته است و نه تنها هر نیروی جدی آپوریسیون حتی برای حفظ خود در داخل کشور نیاز به دفاع مسلحانه از خود دارد، بلکه مانند مبارزات آزادیخواهانه در تمامی کشورهای متمدن جهان که زمانی نیاز به کنار زدن فاشیزم داشته اند، راهی جز مبارزه برای سرنگونی رژیم ندارد. بس جای بسا خوشبختی است که جهان متمدن و قدرتمندان جهان نیز روز به روز به خواسته فوری ملت ایران برای سرنگونی تمامیت رژیم وحشی، ضد بشری، تروریستی، فاشیستی و ضد ایرانی نزدیکتر میشوند. این خواسته فوری برای سرنگونی رژیم توسط تک تک ایرانیانی که شریک جنایات و غارتگری رژیم نبوده اند و بخصوص جوانان آگاه و آزاده و در یک کلام ملت ایران نه تنها بهترین پاسخ به جنایات و غارت رژیم ضد بشری است بلکه اتحاد تمامی ایرانیان آگاه و آزاده با حفظ دیدگاههای خود در یک جبهه همبستگی ملی برای یک ایران آزاد، دمکراتیک، مستقل و سکولار ضامن صلح و امنیت در منطقه وجهان و آزادی و رفاه ملت بزرگ ایران و سرفرازی فرهنگ دیرینه و پرافتخارما است. بهار جاودان ایران بزودی فراخواهد رسید.
دولتهای قدرتمند اروپائی و آمریکائی که کما بیش به ماهیت ارتجاعی و تروریستی خمینی و حاکمیت تروریستیش واقف بودند ولی بهرحال تا همین اواخر منافع خود را نه در مقابله بلکه در مماشات با این رژیم ضد ایرانی یافته و حتی با ابزارهای گوناگونی تشکل های مختلف آپوزیسییون برانداز و بویژه جدیترین مخالفان سازمانیافته همین رژیم را با موانع متعددی تحت محدودیت های گوناگونی قرارداده و حتی از کشتار ضد بشری آنها توسط رژیم وحامیانش در ایران و عراق و سایر کشورهای اروپائی و جهان نیز بصورت جدی جلوگیری نکرده و در مواردی به جانیان تروریست و قاتل شخصیت های برجسته ای چون دکتر کاطم رجوی، دکتر بختیار، دکتر قاسملو و فریدون فرخزاد و دیگران اجازه بازگشت به ایران را داده بودند.
نکته دیگری که تمامی ایرانیان آگاه و آزاده میدانند این واقعیت هست که در تمامی دوران بیش از 30 سال وحشیگری و فاشیزیم مذهبی، حتی یک انتخابات بواقع کاملا آزاد و دمکراتیک وجود نداشته و حتی در رفراندم اولیه نیز با پرسش "شاه یا خمینی" عملا راه یک انتخاب واقعا دمکراتیک را بر ملت ایران بستند. از آن به بعد نیز در تمامی به اصطلاح انتخابات فقط به حامیان همین رژیم و در چهارچوب همین احکام به اصطلاح قانونی اجازه انتخاب شدن داده شده است که در واقع با گذاشتن فیلترهای گوناگون، اسم واقعی انتخابات رژیم "انتصابات گزینشی" می باشد. بهرحال در آخرین گزینش، چعل میلیونها رای عملا برنده گان گزینش مزبور را با کودتائی روبرو کرد که به تظاهرات مسالمت آمیز میلیونها ایرانی با شعار "رای من کو" و سرکوب و تجاوز و کشتار هزاران تن از معترضین دلیر منتهی شد. شعارهای ملت جان بر لب رسیده بتدریج به "مرگ بر دیکتاتور، چه شاه باشه چه دکتر" و "مرگ بر خامنه ای" و "مرگ بر اصل ولایت فقیه" تبدیل گشت. بخشی از "جنبش سبز" وحامیان برنده گان واقعی پروسه انتصابات گزینشی - یعنی آقایان موسوی و کروبی- که در مقابل وحشیت ضد بشری رژِیم و در هراس از سرنگونی رژیم از تظاهرات مسالمت آمیزعملا ثابت کردند که بخاطر بخشی از نظام حاکم بودن (و چه بسا دست داشتن در جنایات بی حد و حصر رژیم و ترس از برملا شدن رازهای ناگفته) قادر به همراهی با ملت ایران نبوده و بخش دیگری که شناخته شده ترین آنها آقای واحدی است، کم کم به این درک واقعبینانه رسیدند که رژیم قابل اصلاح نیست.
جهان غرب و کلیت جامعه بین المللی متشکل در سازمان ملل نیز که بخاطر کوشش برای کسب بمب اتمی رژیم را بارها مورد محکومیت و تحریم های گوناگون و افزایش یابنده قرار داده بود، و دهها بار نیز بخاطر تروریزم، دشمنی با پروسه صلح خاورمیانه و چنایات ضدبشری و نقض حقوق بشرملت ایران، آنرا محکوم کرده بود، بتدریج در رابطه با نقض وحشیانه حقوق بشر نیز به تحریم برخی از جنایتکارترین سران رژیم مبادرت کرد. با اوج گرفتن بهار عرب که نتیجه تظاهرات مسالمت آمیز دوسال قبل ایرانیان و بویژه جوانان و مردان و زنان آگاه و شجاع ایرانی بود و بخصوص با رسیدن طوفان سرنگونی به لیبی و سوریه، پروسه انزوای بین المللی رژیم به نقطه ای رسیده که عملا نه تنها ملت ایران بلکه قدرتمندان چهان نیز به این نتیجه گیری رسیده اند که پایان دوران مماشات با خامنه ای شارلاتان و جنایتکار و پاسدار احمدی نژاد جانی و بطور کلی تمامیت رژیم پسمانده های جنایتکار خمینی اهریمنی فرارسیده است. بارزترین نمونه های اخیر آن موضع وزیر دفاع جدید آمریکا، لئون پنه تا، در مورد حتمیت سرنگونی رژیم و توصیه نخست وزیر سابق بریتانیا و نماینده جامعه بین المللی برای صلح خاورمیانه، تونی بلئر، به سرنگونی رژیم می باشد.
تنها راه عملی تغییرهر نظام نا مجبوبی بصورت مسالمت آمیز در هر کشوری یک انتخابات آزاد واقعی برای گزینش نظام آینده کشور تحت نظارت بین المللی سازمان ملل است. چنانچه رژیمی برای ممانعت از سرنگونی خویش و حتی برای حفظ جان افراد خود اهمیتی قائل باشد می بایستی به یک انتخابات آزاد تن دهد ولی حاکمیت رژیم آخوند-پاسدارهای جنایتکار و غارتگر از انتخابات آزاد مثل جن از بسم الله وحشت دارد و همانطوری که تا بحال نشان داده اند راهی برای انتخابات آزاد باقی نگذاشته اند زیرا بخوبی میدانند که انتخابات آزاد هیچ معنی جز دفن تاریخی رژیم در ذباله دانی جنایتکاران ضد بشر تاریخ ندارد. رژیمی که از فردای سرقت حق حاکمیت ملت بزرگ ایران، چیزی جز شیادی و بدبختی و جنایت و غارت نشان نداده، عملا راه هر گونه مبارزه مسالمت آمیز را بسته است و نه تنها هر نیروی جدی آپوریسیون حتی برای حفظ خود در داخل کشور نیاز به دفاع مسلحانه از خود دارد، بلکه مانند مبارزات آزادیخواهانه در تمامی کشورهای متمدن جهان که زمانی نیاز به کنار زدن فاشیزم داشته اند، راهی جز مبارزه برای سرنگونی رژیم ندارد. بس جای بسا خوشبختی است که جهان متمدن و قدرتمندان جهان نیز روز به روز به خواسته فوری ملت ایران برای سرنگونی تمامیت رژیم وحشی، ضد بشری، تروریستی، فاشیستی و ضد ایرانی نزدیکتر میشوند. این خواسته فوری برای سرنگونی رژیم توسط تک تک ایرانیانی که شریک جنایات و غارتگری رژیم نبوده اند و بخصوص جوانان آگاه و آزاده و در یک کلام ملت ایران نه تنها بهترین پاسخ به جنایات و غارت رژیم ضد بشری است بلکه اتحاد تمامی ایرانیان آگاه و آزاده با حفظ دیدگاههای خود در یک جبهه همبستگی ملی برای یک ایران آزاد، دمکراتیک، مستقل و سکولار ضامن صلح و امنیت در منطقه وجهان و آزادی و رفاه ملت بزرگ ایران و سرفرازی فرهنگ دیرینه و پرافتخارما است. بهار جاودان ایران بزودی فراخواهد رسید.
3 comments:
جهان متمدن و قدرتمندان جهان روز به روز به خواسته فوری ملت ایران برای سرنگونی تمامیت رژیم ضد ایرانی برخاسته از افکار و احکام وحشیانه قبائل وحشی بیابانهای هزاران سال پیش نزدیکتر میشود زیرا خواسته ملت ایران نه تنها بهترین پاسخ به جنایات و غارت رژیم ضد بشری است بلکه ضامن صلح و امنیت در منطقه و آزادی و رفاه ملت ایران است
آیا واقعا نمیدانید که حاکمان جهان متمدن وقدرتمندان جهان در بقدرت رسیدن چنین افرادی وچنین حکومتی چقدر نقش داشته اند ای کاش مردم خوب ومتمدن این کشور ها از واقیت جنایات وجنایت کاران واقعی آگاهی داشتند .
کریم عزیز، با تشکر از کامنت شما فکر میکنم که شما حق دارید. آمریکا و انگیس و غیره زمانی که مطمئن شدند شاه دیگر نمیتواند به حکومت ادامه دهد، از ترس نیروهای مارکسیست ایران و نفوذ شوروی آنوقت با خمینی کنار آمدند. آقای کلارک آمریکائی اول رفت پاریس پیش خمینی و قرار مدارهاشونو بستند و بعد از اون بود که بی بی سی مرتب با خمینی مصاحبه میکرد و حتی ساعات تظاهرات بنفع خمینی در ایران را از قبل اعلام میکرد. چیزی که نبایستی از یاد برد این هست که نمیشود دور ایران آنطور که خمینی ادعا میکرد، دیوار کشید و در جهان قرن بیست و یکم که دنیا بصورت یک دهکده کوچک در آمده، منافع تمامی کشورها با یکدیگر رابطه دارد و ما ایرانیها نیز بایستی مثل هر وطندوستی در هر جای جهان بدنبال منافع ملت و کشور خود باشیم. و مهم هست که برای آزادی کشور جهان خارج را با ایده آزادی و دمکراسی در ایران آشتی داد و شورای ملی مقاومت ایران بیش از هر نیروی ایرانی دیگری در حال انجام اینکار بوده و هم اکنون هزاران شخصیت برجسته و سازمانهای حقوق بشری و احزاب دمکراتیک و بیش از 4000 نماینده پارلمان ها و سناتورهای آمریکائی و لرد های انگلیسی که شامل اکثریت پارلمانهای 32 کشور دمکراتیک جهان و نماینده بیش از یک میلیارد مردم جهان متمدن و دمکراتیک هستند از شورای ملی مقاومت بعنوان تنها آلترناتیو دمکراتیک علیه بربریت رژیم پسمانده های خمینی شیاد و جانی حمایت میکنند. با یقین به پیروزی ملت بزرگ ایران و استقرار آزادی، دمکراسی، حقوق بشر و رفاه منصفانه همه اعضای ملت بزرگمان و سرفرازی فرهنگ دیرینه، والا و انسانسازمان در آینده نزدیک
Post a Comment