Wednesday 16 May 2012

Iran Exile Group Nears U.S. Rebirth


آخرین رویدادها در مورد 
بزرگترین تشکیلات ائتلاف آپوزیسیون دمکراتیک و سازمان یافته ملت ایران
 علیه رژِیم وحوش تروریست و غارتگر و گزارش یک آشنا به دوستی آمریکائی

  Iran Exile Group Nears U.S. Rebirth

گروه تبعیدی ایرانی در حال تولد مجدد در ایالات متحده

  خبر تلویزیون من و تو در مورد 

طرح آمریکا برای سازمان مجاهدین خلق ایران

 

علت واقعی تصمیم دولت آمریکا برای عقب نشینی در مورد نگاهداشتن

 مجاهدین در لیست تروریستی، فشار بی سابقه در تاریخ آمریکا 

علیه سیاست مماشات است


جزئیات دادگاه استیناف فدرال  آمریکا

بازرسی فوری اشرف توسط آمريکا شرط ضروری برای استمرار روند انتقال ساکنان اشرف به ليبرتی است

فرماندهان نظامی آمريکا اظهارت غلط مبنی بر بازرسی نشدن اشرف را رد می کنند

An American friend sent a close associate of mine a message stating; "I thought u might be interested in this article: Iran Exile Group Rebirth." The article in The Wall Street Journal is headlined:

Iran Exile Group Nears U.S. Rebirth

Having read the article and my associate's responses to the American lady, I thought it may be informative and of interest to my friends and dear readers of my blog to read the article and the responses.

The responses were as follows:

Thank you Karen; it was an interesting article full of misrepresentations of the Iranian people's just resistance against the most inhuman and misogynous religious fascist dictatorship in the world which according to successive US administrations - including Obama’s - is the most active state sponsor of terrorism in the world. I only mention one misrepresentation: It was a “Marxist” splinter group from the MEK who murdered two or three American generals in 1970’s during the time of the Shah’s dictatorship which was backed by the US governments. That group later had to give up the name of the Mojahedin.

Almost none of the statements are true and have been proven wrong in the US Federal court two years ago that ordered the Obama and Clinton administration to either prove their "terrorist" labelling or take MEK off in 180 days. The US government has flouted the rule of law and gone against the values and history of the great American people and their who fought the British colonialism and a most bloody civil war against slave-owners to bring about the most successful revolution for freedom so far in the recent history of mankind.

To me only the very last paragraph by the Chairman of the US House Committee on Oversight & Government Reform represents a true representation of the US people’s spirit for human rights, freedom and democracy.

Here you’ll see speeches by some of the highest US officials regarding the US department’s lies regarding the People’s Mojahedin organisation of Iran.

 

As a sample of how advanced the PMOI are, you can see a short video-clip of the town called Ashraf that they have built in the middle of the barren Iraqi desert; a town as advanced as any small town in the most advanced countries of the world with a university and Olympic sized swimming pools, etc.

 

Karen, I've just seen this video and felt that it'll be a shame if I don't share it with you. You'll hear the UN Secretary General's Deputy's statements in French and top American Generals showing their support for the Iranian resistance and talking about Ashraf residents and the PMOI.

 

I found this video especially for you my dear Karen. I look forward to hearing your views at your earliest convenience. 

Tour of Camp Ashraf


Sunday 13 May 2012

اشتون: رژیم ایران در حال ساختن بمب اتمی است

 اشتون: رژیم ایران در حال ساختن بمب اتمی است
آخرین خبرهای منتشر شده در رسانه های جهانی نشاندهنده این واقعیت است که جامعه جهانی شکی در مورد برنامه ساخت بمب اتمی توسط رژیم فعلا حاکم در ایران ندارد. ولی تناقض های مختلف و ابراز تردید در مورد آخرین افشاء گری بزرگترین اعتلاف سازمانیافته احزاب، گروهها و شخصیت های آپوزیسیون دمکراتیک ایران، شورای ملی مقاومت ایران، خبر از کوشش دولتهای غربی و بویژه آمریکا برای فرار از قبول نتایج پذیرش واقعیت مذکور می دهد بویژه که دولت اوباما نمیخواهد در شش ماهی که به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا مانده است، با روشن شدن سیاست مماشات با رژیم جنایتکاران تروریست حاکم بر ایران و برنامه اتمی آن به شانس انتخاباتی رئیس جمهور فعلی صدمه ای وارد شده و کاندید ریاست جمهوری آپوزیسیون آمریکا علیه دولت فعلی تقویت شود. با دقت به خلاصه خبرها و طرز واکنش به آنها در لینک های زیر، خود به این تضاد منافع و واقعیت موجود اشراف پیدا خواهید کرد

خبرگزاری جهانی و بسیار معتبر رویترز که در لندن مستقر است، در روز جمعه در خبری با تیتر "اشتون امیدوار است برنامه بمب اتمی حکومت ایران را خاتمه دهد"، می نویسد: در آستانه مذاکرات برنامه ریزی شده برای 23 مه در بغداد مربوط به فعالیت های هسته ای رژیم ایران، کاترین اشتون به نمایندگی از قدرتهای بزرگ  در روز جمعه به خبرنگاران در بروکسل گفت. "هدف من این است که نتیجه مذاکرات آغاز پایان برنامه تسلیحات اتمی در ایران باشد." ولی اگر دقت کنید در همین خبر خبرگزاری رویتر از واژه "برنامه ای که به آن نسبت داده میشود که برای تولید تسلیحات اتمی است"، صحبت میکند در حالیکه جامعه جهانی و بخصوص قدرتهای بزرگ طبق گفته خانم آشتون شکی در ماهیت تسلیحاتی برنامه اتمی رژیم تروریستهای غارتگر ایران ندارند و خانم اشتون بزبان رایج دیپلماتیک (آنهم از نوع انگلیسی آن) و برای اولین بار اذعان کرده است که رژیم ایران در حال ساختن بمب اتمی است


در خبر تازه ای در مورد گزارش رویترز که امروز در سایت خبری رادیو و تلویزیون آمریکا منتشر شد، دولت آمریکا از یک طرف اعلام میکند که: شورای ملی مقاومت ایران در گزارشی شش صفحه ای که رویترز آن را دیده است به نقل از منابعی در دولت و ارتش ایران می گوید قریب ۶۰ دانشمند پژوهش های مرتبط با بمب را در یازده آژانسی پیگیری می کنند که فعالیت شان سری  و زیر نظر وزارت دفاع است. شورای ملی مقاومت ایران، که پنج گروه اپوزیسیون در تبعید و خواستار پایان دادن به رژیم حاکم بر ایران را زیر چتر خود دارد، به آژانس بین المللی انرژی اتمی توصیه کرده است در باره برنامه اتمی ایران و پرسنل درگیر در آن تحقیقی جامع انجام دهد 

 موضع اعتلاف شورای ملی مقاومت ایران برای پیگیری موضوع توسط آزانس بوضوح نشان میدهد که نسبت به صحت اطلاعات خود شکی ندارند زیرا در غیراینصورت خواستار تحقیق فوری آزانس نمیشدند. جالب اینجاست که همین رسانه دولتی که از طرف نماینده اش خانم اشتون علیه برنامه تسلیحات اتمی رژیم ایران موضعگیری میکند، در همین خبر و با استفاده از منبع دیگری سعی میکند زیرآب اطلاعات جیدا افشاء شده را بزند. البته میتوان این موضعگیری های ضد و نقیض را به نفوذ لابی های نفتی و مزدوران رژیم در دولت آمریکا نیز نسبت داد

در این بین موضع آیت الله بی بی سی، دم خروس مماشات با رژیم ایران را بسیار و بوضوح عیان میکند آنجا که همین خبر را با تیتر زیر منتشر می نماید: ادعای تازه شورای ملی مقاومت در مورد برنامه اتمی ایران

حال برای درک عمق سیاست مماشات با رژیم تروریستی و غارتگر ایران و برای تفریح هم که شده، جالب است خود با دقت ببینید که آیا میتوانید پیدا کنید که کدام رسانه تنها گزارشی را ارائه داده که به این واقعیت اشاره کرده است که شورای ملی مقاومت ایران حتی اسامی 60 "پژوهشگر" تسلیحات اتمی را هم با جزئیات اعلام کرده است؟

Friday 4 May 2012

بزرگداشت اسم گاندی و خیانت به رسم "روح بزرگ"

 گاندی قهرمان مبارزه مسالمت آمیزملت هندوستان علیه استعمار بریتانیا

 آیا میتوان آزادیخواه بود و به حقوق بشر و دمکراسی اعتقاد داست و به آزادی دگراندیشان در انتخاب عقاید و روشهای  مبارزاتی آنها به اندازه آزادی خود عشق نورزید؟ پاسخ هر انسانی که کمترین آگاهی و درک واقعگرایانه ای از پروسه شکل گیری دمکراسی ها در جهان متمدن داشته باشد، مسلما منفی است زیرا دمکراسی بدون تعدد سازمانها و احزاب مختلف مدنی، اجتماعی و سیاسی و انواع گوناگون روشهای مبارزاتی آنها نمیتواند تحقق یافته و ادامه داشته باشد. نگاهی گذرا به تاریخ مبارزات آزادیخواهانه ملتهای جهان بوضوح ثابت مینماید که در هیچ کشوری در جهان دمکراسی بدون تعامل و همزیستی مسالمت آمیز و بسا بالاتر از آنها بدون همکاری در زمینه های مشترک با دگراندیشان بوجود نیامده است. بهمین دلیل هر ایرانی آگاه و آزاده و عاشق آزادی وایران در تعامل با سایر آزادیخواهان - صرفنظر از عقاید و تعلقات فکری و روشهای مبارزاتی آنها - نه تنها دارای بردباری است بلکه از ته دل و جان با آنها در هدف مشترک کسب آزادی و دمکراسی و حقوق بشر و برابری انسانی احساس همدلی و وحدت مبارزاتی دارد. بسیار واضح است که روش های مبارزاتی برای کسب آزادی و دمکراسی میتواند اشکال گوناکونی داشته باشد ولی مسلما دربرگیرنده سازش با دیکتاتورهای خون آشام نمیشود. دقیقا به همین دلیل در میهن ما نیز سازش با فاشیزم مذهبی و تبلیغ تسلیم به آن با عناوین پرطمطراقی همچون روش های مبارزه بدون خشونت نیز هیچ ایرانی آگاه و آزاده را نفریفته و درصورت ناآگاه بودن آنها - حتی تحت نام روشنفکر و استاد دانشگاه و غیره - باعث افشای ماهیت عمیقا عقب افتاده و ضد تاریخی مروجین آن و یا درصورت آگاه و مزدور بودنشان و شراکت در تاراج ثروت ملی، روشنگر خیانت آنها به ملت بزرگ ایرانزمین و همدستی با باندهای مافیائی رژیم آخوند-پاسداران تروریست  میشود

 برای آگاهی بیشتر از عمق عقب افتاده گی و یا خیانت مروجین "مبارزه صد در صد مسالمت آمیز" با وحشیان متجاوزی که دهها هزار ایرانی آزادیخواه منجمله هزاران نوجوان معصوم را با خشونت آمیزترین روشهای ضدبشری به قتل رسانده اند، نگاهی به روش های مبارزات میهن پرستانه و آزادیخواهانه گاندی بزرگ می اندازیم زیرا ناآگاهان و یا خائنین متولد ایران از نام بزرگ گاندی نیز برای خیانت های خود به ملت کبیر ایران بسیار سوء استفاده کرده و میکنند. ملت هند و دوستداران مهندس کرمچند گاندی، اورا "مهاتما" می نامند که معنی آن "روح بزرگ" است و من نیز بعنوان یک ایرانی عاشق ایرانزمین و ملت بزرگمان یاد آوری فعالیتهای میهن پرستانه گاندی را احترام به آن "روح بزرگ" و کوشش برای رها کردن او از زنجیرهای دست و پا گیر ناآگاهان و خائنین به او میدانم، که چه قدرتمندان جهانی و چه مزدوران داخلی آنها و یا خود مرتجعین و مستبدین باشند، وحشیانه دیگران را بقتل رسانده و یا مشوق قتل و تجاوز و شکنجه کشتار میشوند ولی بر سر ملت های در زنجیر و غارت شده توسط خودشون فریادهای مهیب میزنند که مبادا به کوچکترین عمل دفاعی شجاعانه علیه غارتگران، تروریستها و جنایتکاران و متجاوزین به ناموس و ثروت های خود و ملت خویش اقدام کنید

قتل عام خانواده ها و کودکانشان
فاطمه مصباح که سه روز پس از دستگیری در محوطه زندان اوین در 13 سالگی با تیرباران وحشیانه کشته شد. پدر ومادر و پنج خواهرو برادر او نیز در سال های ١٣٦٠ و ١٣٦١ توسط مأموران خون آشام رژیم تروریستی-ضد بشری بقتل رسیدند


مهمترین هدف گاندی استقلال و سربلندی میهنش و رسمش استفاده از هرطریق ممکن برای کسب آزادی و رفاه ملتش بود
گاندی یک انسان بسیار تحصیل کرده و وکیل دادگاههای بریتانیا بود و با هوش و ذکاوت خود میتوانست براحتی به ماهیت مشکلات پی برده و راه حل های واقعی - هرچند دردناک و خونبار- را یافته و آنرا مشعل راه یارانش و ملت در زنجیرش نماید. دقیقا بهمین دلیل است که او در فرازهای مختلف زندگی خود از اشکال گوناگون مبارزات مسالمت آمیز و مسلحانه استفاده کرده است. ولی کسانی که بخاطر ماهیت بزدلانه و سازشکارانه خود با فاشیزم مذهبی در حال سقوط در ایران و یا بخاطر کسب سهم نامشروع خود از صدها میلیارد دلار ثروت به یغما رفته ملت ما، از نام بزرگ گاندی سوء استفاده کرده و نسبت به استفاده از کوچکترین عمل جدی یا بقول سازشکاران "خشونت" علیه وحشیان خشن حاکم بر میهن ما پرهیز میدهند، هرگز به روحیه مبارزاتی او و بخصوص پذیرش نیاز به روشهای مسلحانه در شرایط ویژه و نقش او در جنگهای مختلف و عملیات نظامی صحبتی به میان نمی آوردند

گاندی بهنگام دیدار از بریتانیا و در کنار اقامتگاه رسمی نخست وزیر

ماهیت استبداد مشخص کننده و تحمیل کننده روش واقعگرایانه مبارزه است
مبارزات گاندی و یارانش برای آزادی هندوستان اززیر یوغ استعمارگران انگلیسی به مبارزه مسلحانه از جانب آنها نیاز نداشت زیرا گاندی اعتقاد داشت که با وجود جنایات استعمار در هندوستان، رژیم اشغالگر کشورش هرگز یک رژیم فاشیستی مانند هیتلر نبود که جنگ و مبارزه مسلحانه علیه رژیم خود را به دولتهای جهان و انسانهای آزادیخواه در آنزمان  تحمیل کرده بود. به دلیل همین ماهیت استعمارگران بود که گاندی مبارزه علیه آنها را با روش های مسالمت آمیز اما چالشگرانه ادامه داد و به پیروزی رساند.  موارد زیر فقط بخشی از فعالیتهای گاندی و شرکت او در جنگ علیه آنجه که در نگاه ژرف و انساندوستانه و هموطندوستانه او نیاز به جنگیدن و استفاده از قدرت نظامی  (یا به واژه مورد علاقه سازشکاران با جنایتکاران یعنی "خشونت" ) داشت، می باشد ولی همین نمونه ها نیز روشنگر ماهیت واقعی شخصیت گاندی و مبارزات او و یارانش برای آزادی هندوستان است که ثابت میکند که گاندی بسیار واقعگرا بوده و در هر مرحله ای که نیاز میدید، مبارزه مسلحانه را نه تنها می پذیرفت بلکه آنرا وظیفه خود برای کسب استقلال وطنش و آزادی هم میهنانش و برخوراری آنها از رفاه و منافع بیشتر میدانست

تصویری از گاندی درجنگ دوم علیه بوئرها در 1899
 
 برای نمونه اول میتوان به نقش گاندی در "جنگ زولو" در 1904 اشاره کرد که در آن فعالانه انگلیسی ها را تشویق به کارگیری هندی ها در جنگ میکرد و در نشریه "ایندین آپینیون" استدلال می نمود که هندی های ساکن در آفریقای جنوبی برای کسب حق شهروندی کامل باید در جنگ علیه زولوها شرکت کنند. انگلیسی ها اصرار گاندی را قبول نکردند که از هندی ها بعنوان افسران جنگی استفاده کنند ولی پذیرفتند که هندی ها بعنوان سپاه حمل کنندگان برانکار سازماندهی شوند که سربازان زخمی را از میدان جنگ خارج کرده و آنها را مداوا کنند. گاندی خود فرمانده این سپاه شد

گاندی در جنگ زولو

بعد ازشروع جنگ در 1914، گاندی بلافاصله دوستان خودش را فراخواند و یک واحد آمبولانس برای شرکت در جنگ تشکیل داد و خودش هم فرمانده واحد شد.  او میگفت: "اگر ما میخواهیم وضعیت خود را با دستیاری و همکاری بریتانیائی ها بهبود بخشیم، این وظیفه ماست که برای کسب کمک آنها در زمان نیاز آنها در کنار آنها بایستیم." در اوائل 1918 که جنگ بنفع متفقین نبود و انتظار میرفت که آلمان به جبهه غرب یورش ببرد، نایب السلطنه بریتانیا رهبران افکار عمومی هندوستان را به کنفرانسی در حمایت از جنگ فراخواند و گاندی با حمایت کامل از قطعنامه سربازگیری در یک جمله نوشت: " من با حس کامل مسئولیت پذیری برای حمایت از این قطعنامه تمنا میکنم." او بعد از کنفرانس با دل و جان برای سربازگیری فعالیت میکرد و چون حتی با گاریهایی که توسط گاو کشیده میشد نیز نمیتوانست به نواحی دور افتاده اطراف شهر گوجرت برود، با دوستانش بیش از 30 کیلومتر در روز پیاده روی میکرد که فشارهای سخت آن منجر به اسهال خونی شدید و کاهش فعالیتهای وی شد

گاندی در سپاه آمبولانس

هدف او در هر زمانی آزادی و سربلندی ملت  و میهنش بود و برای همین در زمان جنگ جهانی دوم نیز که انگلیسی ها ازاو می خواستند که ملتش را در جنگ علیه فاشیزم هیتلری بسیج نماید، اعلام کرد: "هند نمی تواند در جنگی که به ظاهر مبارزه ای برای آزادی های دمکراتیک است، شرکت نماید در حالیکه آزادی برای خود هندوستان (توسط استعمار بریتانیا) نفی می شود." با اندکی دقت به کلمات گاندی روشن می شود که او جنگ علیه هیتلر را قبول داشت و در صورتی که انگلیسی ها آزادی و استقلال هند را در همان زمان به رسمیت می شناختند، ملت خود را به جنگ علیه هیتلر تشویق کرده و به آژیرهای خطر و فریادها و جیغ های بنفش "آی شما دارید از خشونت استفاده میکنید" پشیزی ارزش نمی گذاشت. او و حامیانش  بوضوح روشن ساختند که اگر  استقلال هندوستان فورا پذیرفته نشود، او و ملتش از کوشش در جنگ علیه هیتلر خودداری خواهند کرد. با اینکه گاندی در دوران مبارزات خود برای جلوگیری از اعمال خشونت توسط هوادارانش علیه انگلیسی ها یا علیه حامیان ادیان مختلف به اعتصاب غذا پرداخته یا حتی خاتمه جنبش را اعلام کرده بود، اینبار گفت چنانچه اعمال خشونت آمیز نیز توسط مبارزین هندی علیه انگلیسی ها انجام بگیرد، جنبش ازادیخواهانه هندوستان را متوقف نخواهد کرد زیرا "آنارشی و هرج و مرج نظم گرفته" اطراف وی "از هرج ومرج واقعی بدتر" است و به ملت هندوستان برای استفاده از مبارزه مسالمت آمیز و روش "عمل یا مرگ"  فراخوان داد. بله، گاندی نه بخاطر ذلت پذیری و سازش و تسلیم شدن به استعمارگران و غارتگران ملت خود بلکه بدلیل همین روحیه مبارزاتی و دلیرانه او برای عمل علیه استبداد یا پذیرش مرگ بود که او را ناجی نامدار میهن و ملتش از یوغ استعمار بریتانیا و شایسته لقب "روح بزرگ" نمود

پویندگان راه مبارزه عاری ازخشونت یا همدستان جنایتکاران شیاد؟
 نظام فاشیستی-مذهبی وحوش بیابانی اشغالگر ایران که از افکار و احکام ضد بشری قبائل وحشی هزاران سال پیش مانند سنگسار و از حدقه در آوردن چشم و قطع دست و پای انسانها و شکنجه و تجاوز و اعدام های وحشیانه علنی صدها هزار بار استفاده کرده است و تنها چیزی که از دست آوردهای بشری را خوب فراگرفته است استفاده وافر و شدیدا خشونت آمیز و زالوصفتانه از امکانات و سلاح های نسبتا مدرن مانند تفنگ و بمب و  توپ و تانک علیه تمامی احزاب و سازمانها و شخصیت های آزادیخواه، و حتی جتهای جنگنده بعنوان مثال توسط جنایتکاران جنگی بزرگ خمینی و خامنه ای علیه هم میهنانان ما در کردستان و در عراق می باشد. این دشمنان صلح و دوستی صدها هزار ایرانی را در جنگی که خمینی ضد بشر تحریک کننده و پس از آزادی خرمشهر ادامه دهنده جنایتکار و ویرانگر آن بود، به کشتن داده اند که شامل دهها هزار کودک معصوم ولی شستشوی مغزی شده و استفاده از آنها حتی بعنوان "مین پاک کن های یکبار مصرف"  میشود. این دشمنان بشریت متمدن با بمبگذاری توسط  تروریستهای خود همچون آدمکشان سپاه پاسداران تروریست بنام "قدس" یا گروههای تروریستی مورد حمایت یا دست ساخته خود مانند القاعده و طالبان و حزب الله لبنان و غیره هزاران آمریکائی، بریتانیائی، فرانسوی، عراقی، افغانی، آرژانتینی و شهروندان سایر کشورها را در سرتاسرجهان ترور و کشتار کرده است. در طی یک سال اخیر نیز با کمک های سیاسی، مالی، اطلاعاتی، امنیتی و تسلیحاتی و فرستادن مشاوران نظامی و تروریستهایش مشوق و یاری دهنده و همدست دیکتاتور خون آشام سوریه برای کشتار بیش از 10 هزار تن از آزادیخواهان ملت شجاع سوریه  و صدها کودک بوده است

ویدیو گوشه کوچکی از خشم مقدس ملت سوریه علیه خامنه ای خون آشام 
این ضد انقلابی ترین رژیم استبدادی جهان معاصر، دهها هزار آزادیخواه ایرانی از تمامی احزاب و سازمانها و شخصیت های محافظه کار، چپ، ملی، دمکرات و مترقی را بقتل رسانده است که هزاران نفر آنها زیر شکنجه و تجاوز جنسی زجرکش شده اند که شامل هزاران کودک و نو جوان و جوان دختر و پسر معصوم نیز میشود. همزمان رهبر جنایتکار حکومت ولایت فقیه و نیروی تروریستی آن به اسم "قدس" با همکاری نخست ویز جنایتکارفعلی عراق بیش از هزار انسان ایرانی مبارز ولی بی دفاع بویژه اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران مستقر در کمپ اشرف  که مالکی از آن بعنوان "یک شهر عراق" نام برده را وحشیانه بقتل رسانده یا شدیدا مجروح کرده و دلیل این جنایات بزدلانه و ضد بشری را هم وجود این سازمان ایرانی در لیست سازمانهای تروریستی خارجی وزارت خارجه آمریکا عنوان کرده است که به گفته خود مقامات برجسته چهار دولت سابق و فعلی ایالات متحده فقط برای خوشنودی رژیم تروریستی اشغالگر ایران در آن لیست گنجانده شده بوده و هنوز نیز در آن قرار دارد

فیلسوف عدم خشونت یا مشوق کشتار وحشیانه؟
با در نظر گرفتن تمامی واقعیت های ذکر شده که فقط گوشه بسیار ناچیزی از خرابکاری ها، بربریت و جنایات رژیم فعلا حاکم در ایران را نشان میدهد، آیا واقعا خنده دار و همزمان رقت بار و انزجارانگیز نیست که افرادی روش کسب آزادی ایران از دست یک چنین رژیم اهریمنی و فاشیستی-تروریستی را مبارزه صد در صد مسالمت آمیز با آن بدانند و با سوء استفاده از نام گاندی بزرگ، ناآگاهی و یا ذلت ویا بزدلی خود و چه بسا پستی و سهیم بودن خود در خوان غرقه در خون یغمای ملت ایران را آزادیخواهی و علایق انسانی برای عدم ضرر و زیان جانی مردم بخوانند؟ اینگونه مبلغان "مبارزات همراه با پرهیز از خشونت" که در ظاهر نمیخواهند قطره ای خون از بینی کسی بریزد، اشخاصی مانند فرخ نگهدار از رهبران سابق سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) به اصطلاح "مارکسیست و کمونیست"هستند که نه تنها زمانی برای سازش با حکومت آیت الشیطان العظمی خمینی ضد بشر و "ضد کمونیست" در شناسائی و سرکوب و و شکنجه و قتل و کتشار آزادیخواهان ملت در زنجیر ولی بزرگ ایران مشارکت فعال داشته و در روزی-نامه رسمی خود خواهان مسلح کردن پاسداران جنایتکار و تروریست با سنگین ترین تسلیحات بودند، بلکه هم اکنون نیز دغدغه اصلی خود را مبارزه با مخالفان رژیم میدانند. در این میان مشمئز کننده ترین افراد موجوداتی شبیه رامین جهانبگلو هستند که در حالیکه مبلغ مدارا با رژیمی حاکم و شامل ممتعصب ترین تروریستهای وحشی و جنایتکار در جهان کنونی می باشند، توسط مماشات گران با رژیم جهل و جنایت، روشنفکر و دانشگاهی و محقق و انساندوست و پیرو گاندی معرفی میشوند.این اشخاص در نزدیکی با فاشیزم ضد بشری تا آنجا پیش رفته اند که حتی با همدستی جنایتکارانه با معدودی مزدوران وعوامل رژیم تروریستی در طوماری از وزارت خارجه دولت فعلی آمریکا ملتمسانه استدعا میکنند که مجاهدین را در لیست تروریستی مورد پسند آخوند-پاسداران تروریست اشغالگر ایران و فعلا حاکم نگاه دارد. اینگونه افراد با این کار خود در واقع جواز ادامه اعمال خشونتبار ضد بشری و کشتار هزاران ایرانی بیدفاع در عراق و در ایران توسط آخوندهای جنایتکار و دست نشانده گانش در عراق را صادر و ماهیت ددمنشانه و خشونتبار خود را علنی کرده اند. پس جای تعجب نیست که این "انسان نماها" در هر محفلی که در چپاول ملت ایران دست دارد، با سوء استفاده چپاولگرانه از "نقل و نبات" نام بزرگ گاندی، با کمال بیشرمی تمام خود را پیرو گاندی و ماهیت "تلخ و گندزده" خود را شیرین نشان داده و حرفه وطنفروشانه خود را "فیلسوف عدم خشونت یا فعال سیاسی مبلغ پرهیز از خشونت" معرفی نمایند. بایستی دقت کرد که این افراد ناآگاه و یا خائن و یا مزدور به هیچ وجه ربطی با مبارزان و آزادیخواهانی که بهر دلیلی به اشکال غیر مسلحانه معتقد هستند، ندارند زیرا به مبارزات غیرمسلحانه ولی جدی نیز برای ارتقای آگاهیهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و همچنین تشکیل سازمانهای مدنی و اجتماعی و احزاب سیاسی گروهها و اقشار و طبقات مختلف ملت نیاز است که پایه های کسب آزادی های بیشتر و استقرار دمکراسی و نهادینه شدن و دوام پایدارآن است

توصیه "روح بزرگ" به ملت ایران
بله، گاندی بزرگ و یارانش برای کسب آزادی در هندوستان اززیر یوغ استعمارگران انگلیسی به مبارزه مسلحانه نیاز نداشتند ولی با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و با شناخت بهتری از روحیه و روشهای مبارزاتی آن ابرمرد و آزادیخواه بزرگ جهان متمدن مسلما میتوان اطمینان داشت که او هرگز به آزادیخواهان ایران توصیه نمیکرد که برای کسب آزادی و رفاه خود و استقلال واقعی و سربلندی وطنشان از بین چنگال های خونین نظام فاشیستی-مذهبی وحوش بیابانی اشغالگر ایران همان روشی را انتخاب کنند که او در مقابل استعمارگران بریتانیائی بکار گرفت. در پایان با خاطر نشان کردن این واقعیت که دادگاههای کشورهای مختلف منجمله بخاطر جنایات تروریستی رستوران میکونوس در آلمان سران جنایتکار رژیم مانند خامنه ای و رفسنجانی را بخاطر عملیات تروریستی در خارج از ایران تحت تعقیب قرارداده اند، و به یاد دهها هزار جانباخته جاودان آزادی و استقلال ایرانزمین، تصاویری از چند تن از بیش از 400 شخصیت شناخته شده ایرانی، که در کشورهای گوناگون جهان قربانی جنایات تروریستی رژیم فاشیستهای مذهبی شده اند، را مشاهده میکنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد هر شخص و نحوه ترورش لینکهای مربوطه را میتوانید مطالعه نمایید. امیدوارم که شما دوستان عزیز، کوشش کوچک من در این مقاله برای شناساندن ماهیت واقعی آن "روح بزرگ" را بعنوان نشانه همبستگی تک تک ما عاشقان ایرانزمین، بعنوان قطره ای از دریای بیکران ملت بزرگوار خود، با مبارزات آزادیخواهانه بشریت متمدن و تبلول عینی شعر سعدی بزرگ بدانید، آنجا که با عشق به انسانیت سرود
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی


 دکتر فریدون فرخزاد، هنرمند، شاعر و خواننده معروف و محبوب که در محل سکونتش در شهربن در آلمان بر اثر ضربات متعدد چاقو توسط تروریستهای جمهوری اسلامی به فجیع ترین صورت به قتل رسید


زهرا رجبی، از اعضای شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران که بهنگام کمک به پناهندگان در استانبول در ترکیه ترورشد

دکتر عبدالرحمان قاسملو، دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران که در حالی که برای دستیابی به راه‌حل مسالمت آمیز در ایران با تنی چند از نمایندگان رژیم در وین در اتریش بر سر میز گفتگو برای مذاکرات صلح نشسته بود، به دست نمایندگان رژیم ترورشد

دکتر شاپور بختیار، دبیر کل حزب ایران و آخرین نخست وزیر در حکومت پادشاهی ایران که با ضربه‌های پی در پی چاقو در منزلش در پاریس در فرانسه بقول قاتل جنایتکارش سلاخی شد

 دکتر کاظم رجوی، اولین نمایندهٔ ایران در مقر سازمان ملل متحد در ژنو پس از 
انقلاب ۱۳۵۷، نماینده شورای ملی مقاومت ایران وفعال حقوق بشر که بهنگام تردد بین محل کار و منزلش در ژنو در سوئیس هدف ٦ گلوله قرار گرفت و ترور شد

دکتر کاظم رجوی: «ما تاریخ حقوق بشر را با خون خود مینویسیم.»