Friday 6 December 2013

روحش شاد و مبارزات فداکارانه و آزادیخواهانه اش پر رهرو باد



May his soul rest in peace and may more people follow his altruistic
 and freedom-seeking struggles

For to be free is not merely to cast off one's chains, but to live in a way that respects and enhances the freedom of others.... Nelson Mandela

آزاد بودن فقط رهائی از زنجیرهای خود نیست بلکه زندگی کردن به روشی است که به آزادی دیگران احترام گذاشته و آنرا تقویت 
کند ..... نلسون ماندلا

تصویر یک روزنامه قبرسی در مورد خبر گل گذاشتن ماندلا بر سر قبر دشمن گور به گور شده ملت ایران و بشریت متمدن 
The image of a Cypriot newspaper about Mandela laying a wreath at the tomb of Khomeini

http://news.google.com/newspapers?nid=1454&dat=19920722&id=8odOAAAAIBAJ&sjid=oxQEAAAAIBAJ&pg=3135,2373866

نمیدانم ماندلا غیر از گل گذاشتن برسر قبر آیت الشیطان العظمی خمینی فاشیست و دزد بزرگ حق حاکمیت ملت ایران (که همراه با  سایر سران تروریست و جانی  رزیم آخوند-پاسداران تروریست و غارتگر و اشغالگر ایران دشمن شماره یک بشریت متمدن و ملت ایران بوده و هستند) که باعث شقه شدن حزبش بنام کنگره ملی آفریقا شد، و حمایتش از دیکتاتورهائی مانند قذافی، چه اشتباهات بزرگ دیگری در زندگیش داشته است! ولی صرفنظر از ثناگوئی های بوزینه وار و حرافی های مثبت فعلی دیگرانی مانند مقامات در آمریکا (که حتی بعد از رئیس جمهور شدنش تا همین 5 سال پیش  یعنی سال 2008 ماندلا را بخاطر مبارزه برای آزادی ملتش در لیست تروریستها داشتند) مبارزات آزادیخواهانه و صلح طلبانه  گاه مسلحانه و گاه مسالمت آمیز ضد آپارتاید او برای آزادی ملتش همیشه در یاد ملت خودش و آزادیخواهان راستین و فداکار جهان باقی خواهد ماند.

البته به تازه گی گزارشات جدیدی منتشر شده اند که حاکی تاسف نلسون ماندلا از دیدار از تهران  است. طبق این گزارشات:
"بعد از خرداد 72 و بعد از چندین بار دعوت دولت آخوند شیاد خاتمی از نلسون ماندلا برای دیدار از ایران، ماندلا پذیرفت که به ایران سفری داشته باشد. بعد از مراجعت ماندلا از ایران، رسانه های رژیم، خامنه ای و خاتمی بسیاری دروغها به او بستند. ماندلا در بستر بیماری از این دروغها مطلع می شود و به خانم ماسانجو رئیس دفترش این توضیخات را می دهد که در تمام رسانه های جهانی چاپ شد.

خانم ماسانجو اظهار داشت: آقای ماندلا روز گذشته پس از شنیدن این اظهارات بیان داشت که وقتی یک رئیس جمهور.... در ایران به قدرت رسید [دوم خرداد ۱۳۷۶] من از حاکمیت مردم‌سالاری در ایران بسیار خوشحال شدم و ... دعوت آقای خاتمی را پذیرفتم و به ایران رفتم و در‌‌ همان دیدار هم همه مسئولان ایرانی را به دوستی و صلح و احترام به ملت کشورشان و دیگر ملل دعوت کردم و از آقای خامنه‌ای هم خواستم به رای ملت احترام بگذارد و میدان را برای تازه خواهان.... باز بگذارد اما متأسفانه چنین نشد و همین بیهوده ماندن صحبت‌های من در آن دو سفر بود که باعث شد در سال ۲۰۰۴ دعوت دولت ایران را برای سفر به آن کشور نپذیرم و نروم

خانم ماسانجو در پایان گفت: آقای ماندلا اخبار ایران و اعتراضات مردم به نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن را به دقت دنبال می‌کند و آرزوی صلح و برقراری حکومت مردم در ایران را دارد، در‌‌ همان ایام آقای ماندلا تا مدت‌ها عکس آن خانمی که در خیابان توسط حکومت ایران کشته شده بود [ندا آقا سلطان] را در اتاقشان داشت و بسیار متأثر از وضعیت ایران بود."
 
پس بیائید دعا کنیم که پروردگار بزرگ که خالق آزادی ها و عشق ها و زیبائی هاست گناهانش را بخشیده و روحش را بخاطر فداکاری هایش و کمکش به ملت ستمدیده خود برای کسب آزادی قرین شادی کند

I’m not sure other than laying a wreath on the tomb of the fascist Khomeini (who alongside other terrorist and criminal leaders of his regime were and are the Enemy No. 1 of the modern humanity and the Iranian nation (which split the ANC, and his support for dictators such as Gaddafi, what other mistakes Mandela committed in his life!  Now and after his death there is much hypocritical praise for him by others such as the officials in the US who kept Mandela on their terrorist list even after he became the South African President up to 2008. However, Mandela will always be remembered by his nation and the true and altruistic freedom fighters of the world for his struggles for freedom and peace in his homeland which at times took the shape of armed struggle. 

Recently there have been reports that "Nelson Mandela had a picture in memory of Martyr Neda Agha-soltan in his room, according to his secretary. He also regretted to have visited the Iranian regime on two occasions, and also refused to visit the Iranian regime last time in 2004."
 
So, let’s pray that our Lord, who is The Creator of Freedom, Love an Beauty, will forgive Mandela’s mistakes and let his spirit rest in peace for his self-sacrifice to help his oppressed nation gain their freedom.



من یاد گرفتم که شجاعت در نبود ترس نیست بلکه پیروزی بر آن است. یک مرد شجاع کسی نیست که احساس ترس نمی کند بلکه کسی است که بر آن ترس غلبه کرده است.... نلسون ماندلا 

FROM MUHAMMAD ALI:

I am deeply saddened by the passing of Mr. Mandela. His was a life filled with purpose and hope; hope for himself, his country and the world. He inspired others to reach for what appeared to be impossible and moved them to break through the barriers that held them hostage mentally, physically, socially and economically. He made us realize, we are our brother's keeper and that our brothers come in all colors.

What I will remember most about Mr. Mandela is that he was a man whose heart, soul and spirit could not be contained or restrained by racial and economic injustices, metal bars or the burden of hate and revenge. He taught us forgiveness on a grand scale. His was a spirit born free, destined to soar above the rainbows. Today his spirit is soaring through the heavens.

He is now forever free.

---Muhammad Ali

Today is a sad day. We celebrate the life of a hero, Nelson Mandela. May you rest in peace and may your legacy live on in the hearts of many. We honor this passing with a day of silence following this post.


فیلمی کوتاه در مورد زندگی ماندلا
A short film on Mandela's life

تریلر فیلم جدید "مسیر طولانی آزادی" در مورد زندگی خصوصی و مبارزات آزادیخواهانه نلسون ماندلا که 25 سال طول کشید ساخته شود

Trailer of the new film "Long Walk To freedom" about the private life and struggles of Nelson Mandela for freedom which took 25 years to make



   پدر آفریقای جنوبی آزاد از آپارتاید
 Father of a South Africa free of Apartheid

بعد از شنیدن خبر فوت ماندلا
On hearing the news of Mandela's passing

روحش شاد باد
Rest in Peace




Saturday 28 September 2013

کرنش ذلیلانه خامنه ای و رژیم تروریستهای ضد ایرانی برای گرفتن تضمین امنیتی از آمریکا



هر ایرانی میهنپرست و حتی هر انسان آگاهی در جهان میداند که سیاست های غارتگرانه و ضد بشری و مخرب و نالایقانه رژیم از بدو سرقت رهبری انقلاب ملت ایران توسط آیت الشیطان العطمی خمینی ضد بشر و پسمانده های ضد ایرانیش امثال خامنه ای و رفسنجانی و روحانی و خاتمی و تمامی جناح های غارتگر و تروریست و آدمکش رژیم باعث فقر و فلاکت ملت ایران شده است. سه محور اصلی سیاستهای ثابت باندهای فاشیستی-مافیائی آخوند-پاسداران فعلا اشغالگر ایران را میتوان بصورت زیر خلاصه کرد

 غارت میلیارد ها دلار از سرمایه های ملت ایران و کشتار ایرانیان آزادیخواه و ملی و همچنین تبلیغات شیادانه بنفع رژیم در دشمنی با ایران و ایرانیان و بشریت متمدن برای تداوم این عارت
لیست ناتمام دزدی های میلیاردی


 کشتار زندانيان سياسی در ۱۳۶۷/ مادران داغدار دادخواهند


  صدورافکار ارتجاعی و ضد بشری بنام "صادر کردن انقلاب" که از زمینه چینی جنگ خانمانسوز ایران و عراق توسط خمینی ضد ایرانی شروع شد که در حال حاضر آنرا میتوانیم بصورت هزینه کردن میلیاردها دلار برای حفظ رژیم خونخوار اسد و سایر گروههای تروریستی دست ساز رژیم مانند گروه تروریستی موسوم به "حزب الله" و دهها گروهچه تروریستی دیگر دید. با رفتن به لینک زیر ویدیوئی کوتاه در این مورد را میتوانید تماشا کنید




 حراج ایران و حیف و میل میلیاردها دلار برای کسب بمب اتمی که بخیال خام رژیم منجر به ثبات آن خواهد شد در حالیکه داشتن هزاران بمب اتمی شوروی سابق را که زمانی یکی از دو ابرقدرت برتر جهان بود از سقوط نجات نداد. البته جامعه جهانی نیز به رژیم هرگز اجازه دستیبابی به بمب اتمی را نخواهد داد


اصلاح طلبان قلابی
البته بد نیست در اینجا یادآوری کرد که برخی باندهای شریک در جنایت ها و غارت رژیم هم که شیادانه خود را "اصلاح طلب" معرفی میکنند برای دوام رژیم به انتقادهای آبکی در چهارچوب همین رژیم ضد ایرانی مشغولند ولی هرگز جرئت انتقاد جدی و مقابله با سرکرده جنایتکاران تروریست یعنی خامنه ای و سیاستهای ضد ایرانی او ندارند



مقاومت یک ملت
 البته همه میدانیم که سرکوب وحشیانه و شکنجه و تجاوز و کشتار صدها هزار ایرانی نیز هرگز باعث ثبات رژیم ضد تاریخی نشده و بصورت طبیعی بازتاب این سیاستهای ایران بر باد ده را میتوان در اعتراضات و مقاومت ملت ایران  و تظاهرات ضد رژیم در سرتاسر ایران توسط تمامی طبقات ملت ایران در داخل کشور بخصوص کارگران و زحمتکشان و سایر اقشار آسیب پذیر جامعه و همچنین در خارج از ایران دید

 تظاهرات کارگران

اعتراضات میلیونی

گوشمالی اوباش و اراذل مسلح رژیم تروریستی

لگد مال کردن پوستر خامنه ای جنایتکار و غارتگر در تهران

تظاهرات گروهی از ایرانیان بهنگام حضور روحانی در نیویورک
 در حمایت از آزادی زندانیان سیاسی و علیه اعدام های ضد بشری

تظاهرات هزاران ایرانی و برجسته ترین شخصیت های دمکرات و جمهوریخواه آمریکائی
در حمایت از سرنگونی رژیم تروریستی و ضد ایرانی

لگد مال کردن پوستر های دیکتاتور خونریز سوریه و روحانی و خامنه ای در نیویورک

این درجه از مقاومت یک ملت علیه یک رژیم ضد بشری و ترویستی که از کمک برخی قدرتهای خارجی استعماری نیزسود برده و میبرد هرگز در تاریخ صده های اخیر نمونه نداشته است و در همین رابطه دهها هزار ایرانی در ایران جان عزیز خود را در راه کسب آزادی و دمکراسی و برابری و سربلندی ایران فدا کرده اند و دهها هزار انسان ایرانی دیگر نیز هم اکنون به فعالیت برای سرنگونی نظام استبداد مذهبی فعلا حاکم مشغول هستند. دقیقا بهمین دلیل است که  تمامیت رژیم ماقبل قرون وسطائی موسوم به ولایت فقیه به وحشت و رعشه سرنگونی و کرنش ذلیلانه در مقابل آمریکا افتاده است

 شیطان کوچک و محور نچندان شر

در همین رابطه  خامنه ای و رژیمش در کیهان امروز با گریه و زاری می نویسد: "اگر تحريمهای به زعم آمريکا فلج کننده تلاشی برای ساقط کردن نظام نيست چه نام ديگری بر آن می توان گذاشت؟" و با ذلت تمام  ادامه میدهد: "اوباما، همان موقع که از ما تضمين عملکرد اتمی می خواهد، ادعا می کند که قصد براندازی نظام اسلامی ما را ندارد اما در اين باره هيچ تضمينی نمی دهد." پس می بینیم که وحشت از سرنگونی چگونه تمامی لاف و گزاف های پهلوان پنبه ای تمامیت رژیم ضد ایرانی را برملا می کند

ولی ناگفته پیداست که التماس و کرنش ذلیلانه خامنه ای و روحانی و تمامیت رژیم فاشیستی-مذهبی آخوند-پاسداران تروریست ضد ایرانی در مقابل آمریکا برای تضمین امنیتی نیز رژیم را حتی در صورت زهر خوردن در مورد مسئله مورد نگرانی جهان و مردم ایران، یعنی ساخت بمب اتمی، از خشم ملت بزرگ ایران و سرنگونی محتوم آن نجات نخواهد داد زیرا این رژیم ضد ایرانی ضد تاریخی نیز هست و روند تکاملی تاریخ ایران و مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران با تمامی فرازو نشیب های آن تا کنون نیز به این دستاورد بزرگ رسیده که رژیم جنایتکاران شیاد را به دریوزه گی از آمریکا کشانده و در آینده نزدیک به پیروزی رسیده و با استقرار مدرنترتین سیستم دمکراتیک و سکولار ایرانزمین را مهد زندگی آزادنه انسانی و آزادی تمامی دیدگاهها و احزاب و سازمانها و فعالیتهای مدنی و رفاه و سربلندی و مجددا باعث مباهات بشریت متمدن خواهد کرد

یک ویدیوی جالب ودیدنی
 

Monday 22 July 2013

Britain’s part in the UN’s disgraceful act of betrayal

Britain’s part in the UN’s disgraceful act of betrayal

 
  http://www.telegraph.co.uk/comment/columnists/christopherbooker/10191984/Britains-part-in-the-UNs-disgraceful-act-of-betrayal.html

 

We have colluded in the appalling treatment of thousands of defenceless Iranian dissidents living in exile in Iraq

5:48PM BST 20 Jul 2013
Last week, before the UN Security Council in New York, there unfolded the latest bizarre chapter in one of the most extraordinary stories I have ever followed in this column. Testifying to the council was Martin Kobler, who has just retired after two years as the special representative of the UN’s Secretary-General, Ban Ki-moon, in Iraq. But Mr Kobler stands accused of having colluded with the Iranian regime in a conspiracy to betray thousands of defenceless Iranian dissidents, who for years have been living in exile in Iraq, allowing scores of them to be murdered and leaving many hundreds injured.
The dissidents belonging to the People’s Mujahideen of Iran (PMOI), are part of the largest Iranian opposition group, the National Council of Resistance of Iran (NCRI), which has long been working for the replacement of the country’s ruthless religious dictatorship, under the Supreme Leader, the Ayatollah Khamenei, by a modern democracy. The Tehran regime looks on the NCRI as its most hated enemy, and none of its members have become more vulnerable than the 3,400 men and women who, from the early 1980s onwards, lived as exiles in a neat little town they built in the Iraqi desert, known as Camp Ashraf.
No sooner had the last US military forces left Iraq in 2009 than Tehran’s prime objective, with the full co-operation of the Iraqi prime minister Nouri al-Maliki, was to eliminate those exiles who, in 2003, had each been given personal guarantees of their safety signed by a US general. First Camp Ashraf was subjected to murderous attacks by Iraqi troops acting with Iran’s notorious Quds forces. Then in 2011, they were tricked by Mr Kobler, acting as the UN’s special representative, into moving into a former US military base, ironically named “Camp Liberty”, which turned out to be no more than a hellish prison. Guarded night and day by armed thugs, without water or electricity, robbed of their belongings, they were subjected three more times to heavy mortar attacks – one only last month, leaving scores more dead and injured. All this was made possible, apparently, by Mr Kobler, one of whose senior aides was so outraged by the deceit involved that he last year resigned, giving chilling testimony to both the US Congress and the European Parliament.
What makes this story even more remarkable is the astonishing array of supporters the two sides have managed to recruit. Last month the head of the NCRI, Maryam Rajavi, was able to stage a vast rally in Paris attended not just by 100,000 Iranian exiles, but by an impressive array of political figures from 47 countries across the world, ranging from New York’s former mayor Rudy Giuliani to senior office-holders in the European Parliament – along with a galaxy of former top US officials, generals and lawyers.
Most disconcerting of all has been the part played in all this not just by the UN itself but also by the US State Department and our Foreign Office which, in defiance of the evidence, has continued to give Mr Kobler unquestioning support for all he has contributed to this shameful story.
When he appeared before the UN Security Council last Tuesday, his sanitised account of his record in Iraq was promptly condemned by Mrs Rajavi – backed by an abundance of documentary evidence – as no more than “ludicrous fabrications”, a wholesale betrayal of human rights, and “a stain on the record of the United Nations”. She warned that all the signs are that another murderous assault on Camp Liberty will not be long in coming. But what we in Britain should find most shocking of all is that our own government is still, in our name, prepared to give its full backing to what has been arguably the most disgraceful act of betrayal the United Nations has ever put its hand to.

حمایت امپریالیزم از دیکتاتوری مذهبی و جنایتکار و غارتگر و فعلا اشغالگر ایران


 

کسانیکه ناآگاهانه هنوز فکر میکنند دیکتاتوری مذهبی و جنایتکار و غارتگر و فعلا اشغالگر ایران مشغول "مبارزه علیه امپریالیزم" است بهتر است این مقاله از ساندی تلگراف را با دقت بخوانند. متن انگلیسی و لینک به مقاله را در زیر متن انگلیسی خواهید دید


نقش دولت بریتانیا در خیانت شرم آور سازمان ملل 

  ما در رفتار هولناک با هزاران نفر از مخالفان بي دفاع ايراني که در تبعيد در عراق زندگي مي کنند سهيم بوده ايم
به قلم کريستوفر بوکر


هفته گذشته، در مقابل شوراي امنيت سازمان ملل در نيويورک، جديدترين فصل عجيب و غريب در يکي از فوق العاده ترين ماجراهايي که من تاکنون در اين ستون شرح داده ام باز شد. شهادت دهنده در شورا مارتين کوبلر بود، که به تازگي پس از دو سال به عنوان نماينده ويژه دبيرکل سازمان ملل بان کيمون، در عراق كنار گذاشته شده است. اما آقاي کوبلر متهم است با رژيم ايران در يک توطئه خيانت به هزاران نفر از مخالفان بي دفاع ايراني، که براي سالها در تبعيد در عراق زندگي مي کنند همدست شده است و در نتيجه تعداد زيادي از آنها کشته و صدها نفر زخمي شوند.
مخالفان متعلق به مجاهدين خلق ايران، بخشي از بزرگترين گروه مخالفان ايران، شوراي ملي مقاومت ايران، هستند که مدتهاست براي جايگزيني ديکتاتوري بي رحمانه مذهبي اين کشور، تحت رهبري خامنه اي، با يک دموکراسي مدرن کار کرده است. رژيم تهران به شوراي ملي مقاومت به عنوان سخت ترين دشمن خود نگاه مي کند.
کمپ اشرف مورد حملات مرگبار توسط نيروهاي عراقي که با سپاه بدنام قدس ايران کار مي کردند قرار گرفت. سپس در سال 2011، آنها توسط آقاي کوبلر، به عنوان نماينده ويژه سازمان ملل متحد فريب خوردند، که به يک پايگاه سابق ارتش ايالات متحده، از قضا با نام "کمپ ليبرتي"، بروند که معلوم شد بيش از يک زندان جهنمي نيست، محاصره شده توسط اراذل و اوباش مسلح، به صورت شبانه روزي، بدون آب يا برق، با وسايل به سرقت رفته، آنها سه بار مورد حملات سنگين خمپاره قرار گرفتند، يکي همين ماه گذشته، که تعداد زيادي کشته و مجروح برجاي گذاشت. ظاهراً همه اينها، توسط آقاي کوبلر، ممکن گرديد به طوري که يکي از دستياران ارشدش آنچنان از اين فريب خشمگين شد که سال گذشته استعفا داد، و شهادت تکان دهنده اي به کنگره آمريکا و پارلمان اروپا ارائه کرد.
آنچه اين ماجرا را باز هم شگفت آورتر مي کند، طيف قابل توجهي از هواداران است که توانسته اند بکار گيرند. ماه گذشته رئيس شوراي ملي مقاومت، مريم رجوي، توانست يک تظاهرات گسترده در پاريس با حضور نه فقط 100000تبعيديان ايراني، بلکه با گستره چشمگيري از چهره هاي سياسي از 47کشور در سراسر جهان، اعم از شهردار سابق نيويورک رودي جولياني تا صاحب منصبان ارشد در پارلمان اروپا - همراه با يک کهکشان از مقامات سابق ارشد، ژنرالها و وکلاي آمريکايي برگزار کند. 
نگران کننده تر از همه، نقشي بوده که نه تنها توسط خود سازمان ملل متحد، بلکه توسط وزارت امور خارجه ايالات متحده و وزارت امور خارجه ما که در سرپيچي از شواهد، به حمايت بي چون و چرا از آقاي کوبلر به خاطر همه کاري که براي اين داستان شرم آور کرده، ادامه داده است. 
وقتي او سه شنبه گذشته در مقابل شوراي امنيت سازمان ملل متحد ظاهر شد تا سابقه اش در عراق  را پاك كند، به درستي به سرعت توسط خانم رجوي - با پشتوانه فراواني از شواهد مستند - به عنوان «دروغهاي ساختگي مضحک»، خيانت عمده به حقوق بشر، و «لکه اي در سابقه سازمان ملل متحد» محکوم شد. مريم رجوي هشدار داد همه نشانه ها بيانگر اين هستند که طولي نخواهد كشيد تا يک حمله مرگبار ديگر به کمپ ليبرتي صورت بگيرد. اما آنچه که ما در بريتانيا بايد تکان دهنده ترين بيابيم اين است که دولت ما، به نام ما، آماده حمايت کامل از چيزي است كه مسلماً ننگين ترين خيانت سازمان ملل متحد است كه تا به حال به آن دست زده است. 

Britain’s part in the UN’s disgraceful act of betrayal

 
  http://www.telegraph.co.uk/comment/columnists/christopherbooker/10191984/Britains-part-in-the-UNs-disgraceful-act-of-betrayal.html

 

We have colluded in the appalling treatment of thousands of defenceless Iranian dissidents living in exile in Iraq

5:48PM BST 20 Jul 2013
Last week, before the UN Security Council in New York, there unfolded the latest bizarre chapter in one of the most extraordinary stories I have ever followed in this column. Testifying to the council was Martin Kobler, who has just retired after two years as the special representative of the UN’s Secretary-General, Ban Ki-moon, in Iraq. But Mr Kobler stands accused of having colluded with the Iranian regime in a conspiracy to betray thousands of defenceless Iranian dissidents, who for years have been living in exile in Iraq, allowing scores of them to be murdered and leaving many hundreds injured.
The dissidents belonging to the People’s Mujahideen of Iran (PMOI), are part of the largest Iranian opposition group, the National Council of Resistance of Iran (NCRI), which has long been working for the replacement of the country’s ruthless religious dictatorship, under the Supreme Leader, the Ayatollah Khamenei, by a modern democracy. The Tehran regime looks on the NCRI as its most hated enemy, and none of its members have become more vulnerable than the 3,400 men and women who, from the early 1980s onwards, lived as exiles in a neat little town they built in the Iraqi desert, known as Camp Ashraf.
No sooner had the last US military forces left Iraq in 2009 than Tehran’s prime objective, with the full co-operation of the Iraqi prime minister Nouri al-Maliki, was to eliminate those exiles who, in 2003, had each been given personal guarantees of their safety signed by a US general. First Camp Ashraf was subjected to murderous attacks by Iraqi troops acting with Iran’s notorious Quds forces. Then in 2011, they were tricked by Mr Kobler, acting as the UN’s special representative, into moving into a former US military base, ironically named “Camp Liberty”, which turned out to be no more than a hellish prison. Guarded night and day by armed thugs, without water or electricity, robbed of their belongings, they were subjected three more times to heavy mortar attacks – one only last month, leaving scores more dead and injured. All this was made possible, apparently, by Mr Kobler, one of whose senior aides was so outraged by the deceit involved that he last year resigned, giving chilling testimony to both the US Congress and the European Parliament.
What makes this story even more remarkable is the astonishing array of supporters the two sides have managed to recruit. Last month the head of the NCRI, Maryam Rajavi, was able to stage a vast rally in Paris attended not just by 100,000 Iranian exiles, but by an impressive array of political figures from 47 countries across the world, ranging from New York’s former mayor Rudy Giuliani to senior office-holders in the European Parliament – along with a galaxy of former top US officials, generals and lawyers.
Most disconcerting of all has been the part played in all this not just by the UN itself but also by the US State Department and our Foreign Office which, in defiance of the evidence, has continued to give Mr Kobler unquestioning support for all he has contributed to this shameful story.
When he appeared before the UN Security Council last Tuesday, his sanitised account of his record in Iraq was promptly condemned by Mrs Rajavi – backed by an abundance of documentary evidence – as no more than “ludicrous fabrications”, a wholesale betrayal of human rights, and “a stain on the record of the United Nations”. She warned that all the signs are that another murderous assault on Camp Liberty will not be long in coming. But what we in Britain should find most shocking of all is that our own government is still, in our name, prepared to give its full backing to what has been arguably the most disgraceful act of betrayal the United Nations has ever put its hand to.